چند وقت پیش تو یه کافه منتظر یکی از دوستام بودم که با صحنهی جدیدی مواجه شدم. میگم جدید، چون هیچ وقت پیش نیومده بود ببینم یا حتی بهش فکر کنم. و نمیگم عجیب، چون با وجود این که شدیدا تعجب کردم، نمیفهمم مشکلش کجاست و چرا باید بهش گفت عجیب!
تو قسمتی از کافه که سیگار کشیدن آزاد بود، یه دختر کاملا باحجاب داشت سیگار میکشید.
اول چند ثانیهای بهش خیره شدم و در عین حال که متعجب بودم، به این فکر کردم که دقیقا از چی متعجبم و چه چیزی تو این صحنه عجیبه؟ بعد متوجه شدم هیچوقت و هیچجا لازم نبوده «سیگار» و «حجاب» رو در کنار هم ببینم یا بررسی کنم یا .دیدن این دو تا کنار هم تا حدی منو گیج کرده بود و نمیفهمیدم چرا. چون دو تا گزارهی ساده وجود داره: «من حجاب دارم چون اعتقادات مذهبیم میگه باید داشته باشم» و «من سیگار نمیکشم چون برام ضرر داره». هیچ گزارهی سومی نیست که بگه«من سیگار نمیکشم چون حجاب دارم» یا «من حجاب دارم چون سیگار نمیکشم» یا هر گزارهی دیگهای که توش "حجاب" و "سیگار" هم زمان وجود داشته باشه.
مدام این سوال تو ذهنم تکرار میشد که «اصلا چرا باید چنین چیزی برام عجیب باشه و مثلا مگه مرد مذهبی سیگاری کم دیدم؟! یه دختر مذهبی چرا نمیتونه سیگاری باشه؟!» چند دقیقهای گذشت و دوستم اومد و مسئله کلا فراموش شد.
تا این که چند روز پیش شنیدم چند نفر توی کلاس دارن راجع به همین موضوع بحث میکنن. این که یه دختر محجبهی سیگاری دیدن و چقدر چنین چیزی عجیبه! وارد بحثشون نشدم، اما باز هم هرقدر فک کردم اصلا نتونستم این ارتباط و تناقض رو درک کنم. میفهمم عجیبه، میدونم حتی خودم هم تعجب کردم، اما دقیقا چی عجیبه؟ نمیفهمم!
+ یکی دیگه از عجیبترین صحنههایی که در این رابطه دیدم، یه آقای مسن، یه خانم مسن باحجاب و یه دختر جوون بود که به وضوح یه خانواده بودن و کنار سکوی مترو داشتن دور هم سیگار میکشیدن. در این مورد شاید چیزی که میشه ازش تعجب کرد، «جلوی خانواده سیگار کشیدن» بود که خب خیلیها این موضوع رو رعایت میکنن. اما تو مورد قبلی . نمیدونم!
+ نظر شما چیه؟ این دو تا ربطی به هم دارن؟ اصلا عجیب هستن؟
درباره این سایت